هیچوقت نمیفهمی چقدر قوی هستی تا زمانی که قوی بودن تنها انتخابت باشه.

باب مارلی

من و خواهرم

شامگاه

مجموعه:شعرهای کودکانه
تاریخ:1393/12/24

شعر های کودکانه- جنگ خواهر و برادر

توی خانه جنگ است
جنگ من با خواهر

پشت بالشتش باز
او گرفته سنگر

خرسی ما با اوست
من تک و تنهایم

می خورد گاهی تیر
توی دست و پایم

من تفنگم جاروست
او تفنگش کفگیر

گوله های جوراب
می شود بمب و تیر

ما به هم ساعت ها
تیر می اندازیم

هردو مان در این جنگ
عاقبت می بازیم

منبع: کله گنجشگی

. آرزو دارم روزی این حقیقت به واقعیت مبدل شود که همه‌ی انسان‌ها برابرند

مارتین لوتر‌کینگ