آن كه پياپي سخنتان را مي بُرد، دلخوش به شنيدن سخن شما نيست

اُرد بزرگ

شعر کودکانه خورشید خانم

شامگاه

مجموعه:شعرهای کودکانه
تاریخ:1393/12/24

شعر کودکانه خورشید خانم

 

از پشت کوه دوباره
خورشید خانوم در اومد

با کفشای طلا و
پیرهنی از زر اومد

آهسته تو آسمون
چرخی زد و هی خندید

ستاره ها رو آروم
از توی آسمون چید

با دستای قشنگش
ابرا رو جابه جا کرد

از اون بالا با شادی
به آدما نیگا کرد

دامنشو تکون داد
رو خونه ها نور پاشید

آدمها خوشحال شدن
خورشید بااونها خندید...

منبع:کودکانه های بهار

کسی که مبارزه کند، ممکن است شکست بخورد، ولی آنکه مبارزه نکند، شکست خورده هست

برتولت برشت