نه هیچ انسانی دشمن توست و نه هیچ انسانی دوست تو ؛ بلکه هر انسان ، معلم توست

فلورانس اسکاول شین

داستان کوتاه آرامش واقعی

شامگاه

مجموعه:داستان
تاریخ:1393/01/30

آرامش واقعی

روزی پادشاهی اعلام کرد به کسی که بهترین نقاشی آرامش را بکشد، جایزه بزرگی خواهد داد.
هنرمندان زیادی نقاشی هایشان را برای پادشاه فرستادند. پادشاه به تمام نقاشی ها نگاه کرد ولی فقط به دوتا از نقاشی ها علاقمند شد.
در نقاشی اول دریاچه ای آرام با کوههای صاف و بلند بود. بالای کوهها هم آسمان آبی با ابرهای سفید کشیده شده بود. همه گفتند: این بهترین نقاشی آرامش است.
در نقاشی دوم هم کوه بود ولی کوهی ناهموار و خشن، در بالای کوه هم آسمانی خشمگین رعد و برق می زد و باران تندی می بارید و در پایین کوه آبشاری با آبی خروشان کشیده شده بود.
وقتی پادشاه از نزدیک به نقاشی نگاه کرد دید که پشت آبشار روی سنگ ترک برداشته بوته ای روییده و روی بوته هم پرنده ای لانه ای ساخته و روی تخم هایش آرام نشسته. پادشاه نقاشی دوم را انتخاب کرد.
همه اعتراض کردند ولی پادشاه گفت: آرامش در جایی که مشکل و سختی نیست معنی ندارد. آرامش واقعی وقتی است که قلب شما با وجود همه مشکلات آرام و مطمئن است. این، معنی آرامش واقعی است.